عمرمختار براساس شخصیت امام(ره)جانگرفت
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۹۲۵۳۴
به دلیل علقهها و اعتقادات عقاد بهعنوان یک کارگردان مسلمان، هر دو فیلم نشانههای آشکاری از جهان اسلام دارند، اولی اثری درخشان درباره پیامبر گرامی اسلام با ملاحظات مرسوم در این زمینه و ادای احترام به باور مسلمانان و دومی فیلمی درباره شخصیت مسلمانی به نام عمر مختار که رهبر جنبش مقاومت مردم لیبی در مقابل اشغالگری و استعمار ایتالیا در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از ماجرای دیدار شما با مصطفی عقاد شروع کنیم. ظاهرا قرار بود با همکاری و مشاوره او فیلمی تهیه کنید. فیلم درباره حضرت امام(ره) بود؟
نه. فیلمی به نام امپراتور عشق بود که فیلمنامهاش را آقای بهزاد بهزادپور نوشته و قرار هم بود خود ایشان کارگردانی آن را انجام دهد. البته این فیلم به علت مشکل بودجه به سرانجام نرسید و نشد این فیلمنامه بسیار خوب به اثری سینمایی تبدیل شود. آقای بهزادپور داستان کوتاه و عاشقانهای را که از پدر و مادر بلال حبشی وجود داشت به فیلمنامه تبدیل کرد، اینکه حاصل آن عشق، شخصیت بلال حبشی میشود. چون امپراتور عشق پروژه بسیار بزرگی بود و صحنههای باشکوهی داشت، آن را در ابعاد جهانی میدیدم. بعدها وقتی فیلم محمد رسولا... آقای مجید مجیدی را راجع به پیامبر گرامی اسلام دیدم، یاد بخشی از فیلمنامه آقای بهزادپور افتادم که در سالهای خیلی دورتر صحنههای عظیمی را نوشتهبود. به دلیل همان نگاه جهانی که به پروژه امپراتور عشق داشتیم به مرحوم مصطفی عقاد رسیدیم و از ایشان برای مشاوره و همکاری در این کار دعوت کردیم. عقاد هم آمد و صحبت کردیم و فیلمنامه را به ایشان دادیم تا بخواند.
چه سالی بود و این دیدار کجا انجام شد؟
سال ۷۹ بود یا سال ۸۰ که ایشان به ایران آمد و در دفتر مشترک من و مرحوم حبیبا... کاسهساز، دیدار و جلسهای با هم داشتیم. مرحوم عبدالرحمان شاهینیان یکی از سینماگران قدیمی هم مترجم ما بود. البته ایشان مترجم عربی بود و من هم به زبان انگلیسی با عقاد حرف میزدم. آقای عقاد ایدههای جالبی درباره فیلمنامه امپراتور عشق داشت. من بیشتر از اینکه شیفته توانمندیهای آقای عقاد شوم، شیفته معرفت و اخلاق انقلابی ایشان شدم. آن روز میدانستیم هواپیمای ایشان ساعت ۹ صبح به زمین مینشیند اما عقاد حدود ساعت چهار یا پنج به دفتر آمد. از او پرسیدم چرا دیر آمدید؟ آیا مشکلی برای شما پیش آمد؟ گفت: «نه، من هروقت به ایران میآیم، اول برای زیارت و عرض ارادت به مرقد حضرت امام(ره) میروم.» عقادخیلی امام را دوست داشت و عاشق ایشان بود.چیزهایی از شخصیت امام برای ما بیان میکرد که ما با شنیدن آن حرفها، مثل ماهی داخل آب بودیم. درحالیکه ما متوجه خیلی از این اشارهها و جزئیات نشدهبودیم، عقاد به خوبی اینها را دیده و درک کردهبود. یکی از نکات بسیار مهمی که عقاد در صحبتهایش به من گفت درباره فیلم «عمر مختار»(شیر صحرا) بود؛ او گفت: «وقتی این فیلم را میساختم، دنبال شخصیت زنده و معاصری بودم که آن را به آنتونی کوئین، بازیگر نقش عمر مختار نشان دهم و بگویم عمر مختار من این است و میخواهم چنین شخصیتی را برای من جلوی دوربین بازی کنی.» میگفت خیلی به این مسأله فکر کردم.
یعنی با وجود اینکه شخصیت عمر مختار بهعنوان قهرمان قصه، مابهازای واقعی داشت(هرچند آن زمان در قید حیات نبود) اما باز مصطفی عقاد دنبال یک شخصیت مهم، عینی و امروزی بود.
بله، با اینکه میگفت: «ما یکسری فیلم مستند از عمر مختار داشتیم ولی به درد سینما نمیخورد و جذابیتهای سینمایی نداشت که از آن در شخصیتپردازی بهره ببریم و به بازیگر بگویم شبیه او باشد. عمر مختاری که من در ذهن داشتم، شخصیت باشکوهی بود اما تا مدتها معادلی در این خصوص پیدا نکردم تا اینکه به شخصیت حضرت امام(ره) رسیدم. برای همین به نجف رفتم و با دوربین هشتمیلیمتری، یکسری فیلم از امام گرفتم.»
این تصاویر موجود است؟
نمیدانم، چون من که بعد از آن دیگر با عقاد ارتباطی نداشتم. عقاد میگفت: «اجازه فیلمبرداری را از حضرت امام گرفتم و همکاری خیلی خوبی با من داشتند و طی چند روز تصاویر مختلفی از امام ضبط کردم، ازجمله نشست و برخاست ایشان در خانه، رفتن ایشان به زیارت، کلاسهای ایشان و ... بعدا فیلمهایی که از امام گرفتم را برای آنتونی کوئین نمایش دادم و به او گفتم میخواهم عمر مختار من این باشد.» بعد از این صحبتهای عمر مختار، دوباره نشستم و فیلم عمر مختار را دیدم و پی بردم واقعا آنتونی کوئین بازیگر بزرگی بود. بهجز برخی تفاوتهای آداب و عبادات مذهبی ازجمله روش وضوگرفتن مسلمان شیعه و اهل تسنن(چون عمر مختار سنی بود، آنتونی کوئین هم در فیلم به روش او وضو میگیرد)، نگاهها و حرکات شخصیت عمر مختار در فیلم خیلی شبیه و برگرفته از شخصیت حضرت امام بود، بهخصوص وقتی یکمرتبه به راست یا چپ نگاه میکرد، حالت چشمها و ابروها، نگاه امام را به یاد میآورد. نگاههایی که بسیار نافذ است و حس خاصی را منتقل میکند.
انگار غیر از بحث شاخصهها و شباهتهای فیزیکی، در شخصیتپردازی و نوشتن و بازنویسی متن فیلمنامه هم، عمر مختار مصطفی عقاد نشانههایی از امام(ره) دارد، به لحاظ کاریزماتیکبودن و مبارزه با استعمار و استکبار.
حتما همینطور است، چون مصطفی عقاد تحت تاثیر امام بود. من به این موضوع اطمینان دارم، کما اینکه خودش هم چه در جلسه با من چه در مصاحبههای دیگر به این علاقه و ارادت تاکید میکرد. بعد از ارتحال حضرت امام هم ایشان به ایران میآید و پیشنهاد ساخت یک فیلم سینمایی براساس زندگی حضرت امام را ارائه میدهد. یادم نیست این پیشنهاد را به کدام نهاد و به چه صورت ارائه داد اما بیشتر به دلایل مالی، این پروژه عملی نشد و طرف ایرانی ارقام پیشنهادی برای تولید این فیلم را نپذیرفتهبود. به نظر من در این زمینه کوتاهی شد و میارزید و باید این کار انجام میشد. باید کسی مثل مصطفی عقاد میآمد و فیلمی درباره حضرت امام میساخت اما متاسفانه نشد و عقاد از این اتفاق دلخور بود. عقاد به من میگفت من فیلمساز هالیوود هستم و هالیوودی میسازم، منظورش هم از نظر تکنیک بود و هم از نظر مالی. وقتی ما فیلمنامه امپراتور عشق را به زبان عربی ترجمه کردیم و به ایشان دادیم، گفت این فیلمنامه نیاز به بازنویسی دارد و من باید این فیلمنامه را به یکی از فیلمنامهنویسان فیلمهای «محمد رسولا...» و «عمر مختار»(شیر صحرا) بدهم. در آن سالی که ما قصد تولید فیلم امپراتور عشق را داشتیم، بیشترین هزینه برای ساخت فیلم در ایران بین ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان بود اما پیشبینی و برآورد هزینه ما برای تولید امپراتور عشق یکمیلیارد تومان بود و بنا داشتیم چنین رقمی را هم فراهم کنیم. وقتی با عقاد صحبت کردیم، او درباره بودجه فیلم هم از ما پرسید. من بهجای اینکه جواب این سؤال را بدهم، از او پرسیدم شما بودجه این فیلم را چقدر میبینید؟ عقاد گفت: «من قرار است مشاور این فیلم باشم و تا زمانی که فیلمنامه بازنویسی مناسب و کاملی نداشتهباشد، نمیتوانم مبلغ نهایی ساخت این فیلم را اعلام کنم.» من هم گفتم بسیار خب، هزینه بازنویسی فیلمنامه چقدر میشود.مبلغی را گفت که با احتساب دلار آن روز، فقط هزینه بازنویسی فیلمنامه یک میلیارد تومان میشد، درحالیکه ما این مبلغ را برای کل پروژه پیشبینی کردهبودیم. عقاد میگفت: «دستمزد دوست فیلمنامهنویس من بیشتر از اینهاست و به پول ایران سه میلیارد تومان میشود اما اگر من از او بخواهم، حاضر است به اعتبار من دستمزد واقعیاش را نگیرد!»(میخندد) همانجا بود که متوجه شدیم باید خیلی دوستانه و محترمانه از ایشان جدا شویم و دیگر نباید برای این کار سراغ عقاد برویم.
مشابه همان مشکلی که برای تولید فیلم حضرت امام(ره) به کارگردانی عقاد پیش آمد. اگر این اتفاق میافتاد و عقاد این فیلم را میساخت، به نوعی سهگانه او درباره سه شخصیت بزرگ جهان اسلام کامل میشد. قبول دارید اگر چنین فیلمی درباره امام ساخته میشد، باتوجه به محبوبیت و موفقیت دو ساخته قبلی عقاد، برد و ابعادی جهانی پیدا میکرد؟
همینطور است. متاسفانه این اتفاق رخ نداد و این فرصت بسیار خوب از دست رفت.
هرچقدر در سینمای جشنوارهای و در فستیوالهای دنیا با موضوعات موردپسند غرب حضوری پررنگ و جدی داریم اما در زمینه سینمای استراتژیک و ایدئولوژیک از جمله موضوعات مرتبط با جهان اسلام، جایگاه و هدفگذاریهایی در جهان و حتی منطقه و در کشورهای مسلمان و همسایه برای عرضه و اکران و ارتباط با مخاطبان خارجی نداریم. چرا هنوز هیچ عزم و طرح و برنامهای در این خصوص وجود ندارد؟
کار تبلیغاتی و پروپاگاندا هزینه دارد. قدرتگرفتن صهیونیست و تثبیت جایگاه سلطه استعمار آمریکایی و یهودیان به دست هالیوود، از طریق پروپاگاندای رسانهای و هزینهها و خرجهای هنگفتی حاصل شد. یعنی وضعیت کنونی آنها ناشی از یک زیرساخت کلان اقتصادی است. ما هم میتوانیم این تجربه را در دیدگاههای ایدئولوژیک و اعتقادی خودمان داشتهباشیم و آن را به نحو درستی به کار ببندیم، یعنی هزینههایی در سطح بینالمللی انجام دهیم، با آدمهای معتبر و جهانی تعامل داشتهباشیم، موضوعات و شخصیتهای خود را براین اساس پیش ببریم و در قالب محصولات فرهنگی و هنری به دنیا معرفی کنیم. باید به سمتی حرکت کنیم که سینمای ایران در سطح منطقه و جهان، نتیجه اقتصادی هم داشتهباشد. اینجا بیشتر از هر چیز، ضرورت دیپلماسی فرهنگی احساس میشود. بهویژه در زمینه سینما باید از کشورهای دیگر برای تولید فیلمهایی با موضوعات مشترک دعوت کنیم و سرمایهگذاران خارج از کشور را جذب کنیم. حرکتهای ضعیفی هم انجام شد اما چون پیگیری کافی نشد و هدفگذاری نداشت، نتایج موفقی هم نداشت.
در بیشتر مواقع هم واکنشی عمل میکنیم. به عنوان مثال درهمین موضوع حضرت امام(ره)، فیلم فاخر و قابل عرضهای در سطح منطقه و جهان نداریم اما به محض اینکه هالیوود و غرب سراغ ساخت فیلمی با این موضوع برود، فقط بیانیه صادر میکنیم.
البته عقاد با اینکه در هالیوود فیلم میساخت اما مسلمان و عاشق امام بود و اگر فیلمی درباره امام میساخت با آثار هالیوودی دیگر فرق میکرد.
منظور عقاد نیست بلکه تفکر غالب هالیوود کاملا جهتدار سراغ شخصیتها و موضوعات ایران و جهان اسلام میرود و سینمای ایران و مدیریت فرهنگی هم همیشه رویکردی واکنشی به این اقدامات دارد.
بله، متاسفانه همینطور است. پس باید تولید فیلمهای فاخر و بینالمللی درباره شخصیتهای تاثیرگذار جهان اسلام را جدی بگیریم. چرا نباید درباره شخصیتی چون سیدحسن نصرا... فیلم درخوری بسازیم؟ برخی از تصمیماتی که او گرفته از جمله جنگ سیوسه روزه به شدت قابلیت سینمایی دارد. البته مثل فیلم آقای جمال شورجه متاسفانه ضعیف از آب درآمد. بنابراین نیاز است این دیپلماسی فرهنگی را بهویژه در سینما جدی دنبال کنیم و کشورهایی را که در حوزه مقاومت فعالیت میکنند یا به مشارکت در این موضوع تمایل دارند به میدان بیاوریم. آدمهای بسیار ثروتمند و توانمند اقتصادی در کشورهای عربی از چنین موضوعاتی حمایت میکنند. باید این افراد را توجیه کرد و سرمایه آنها را برای بیان مفاهیم و معانی مقاومت به سمت سینما سوق داد. بازرگانان و بانکداران بحرینی، قطری، لبنانی و ... همانطور که حاضرند برای حرم حضرت امام رضا(ع) یا مشاهد شریفه عراق مبالغ زیادی هزینه کنند، به شرط توجیه درست فرهنگی، برای سرمایهگذاری در سینما هم راغب خواهند شد. این موضوع باید ذیل همان دیپلماسی فرهنگی انجام شود اما متاسفانه به نظر من، ما در این خصوص بسیار بسیار ضعیف عمل کردیم، حتی میتوان گفت اصلا عمل نکردیم و هیچ گزارشی دراین زمینه نداریم.در اتاق بازرگانی مشترکی که بین کشور ما و کشورهای دیگر از جمله همسایهها وجود دارد، اصلا بحث سینما مطرح نمیشود و انگار اعتقاد و ارادهای هم درباره آن نیست. در حالی که سینما باید به عنوان یک موضوع اقتصادی در آن اتاق بازرگانی حضوری جدی داشتهباشد. ما از نظر تکنیک، فناوری و ابزار، هیچ کم و کسری از سینمای پیشرفته جهان نداریم. به جز امکانات، بهترین نیروهای انسانی را هم در سینما داریم. یادم هست یکی از نکاتی که مصطفی عقاد در آن جلسه اشاره میکرد، درباره هنر فیلمبرداری سینمای ایران بود. با قاطعیت گفت: «اگر قرار است فیلمی بینالمللی بسازید، تنها شاخهای که به شما پیشنهاد میدهم از داخل خود ایران انتخاب کنید، مدیر فیلمبرداری است.» جالب اینکه او حتی بازیگران خارجی را برای حضور در فیلم بینالمللی سینمای ایران پیشنهاد داد و وقتی از ایران رفت، عکس یک خانم بازیگر مصری را برایمان فرستاد و گفت باید بازیگر فیلمتان این باشد اما در زمینه فیلمبرداری اصرار داشت، از ایران انتخاب کنیم. اساسا ما با برخورداری از چنین امکانات و نیروهایی و با یک نگاه صحیح، حرفهای و علمی، میتوانیم توانمندیهای سینمای ایران را در سطح منطقه و جهان معرفی و به سمتی حرکت کنیم که کشورهای دوست و مسلمان رغبت کنند همکاریهای مشترکی در زمینه سینما با ما داشتهباشند.
شما در سال ۸۴ و بعد از درگذشت عقاد، مراسم نکوداشتی برای او در سینما فلسطین برگزار کردید.
بله، آن زمان من مسئول انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و دبیر جشنواره فیلم دفاعمقدس(مقاومت) بودم، برای همین در زمان برگزاری این جشنواره، یک روز را به مصطفی عقاد اختصاص دادیم.
هیچ وقت دیداری با حضرت امام(ره) داشتید؟
بله، سال ۶۱ بود که خدمتشان رسیدم و دست مبارکشان را بوسیدم و به این دیدار هم افتخار میکنم.
آن زمان فعالیت سینماییتان را شروع کردهبودید؟
آغاز حضور من در سینما مهر ۵۴ بود که وارد سینما آزاد اصفهان شدم و الفبای سینما را با فیلمهای سوپرهشت آموختم. آن زمان رئیس سینما آزاد اصفهان آقای محمد(چنگیز) حقیقت بود و بعد از ایشان هم مرحوم زاون قوکاسیان این مسئولیت را برعهده داشت. بسیار دوران خوب و آموزندهای برای من بود، چون فیلمهای خوب و روز جهان و آثار تاریخ سینما را صبحهای جمعه برای هنرجویان اکران میکردند. بعد از انقلاب هم مدتی سینما آزاد با مسئولیت آقای مسائلی فعالیت میکرد و چنین برنامهای ادامه داشت اما بعدها این روند قطع شد و هنوز هم یک سینماتک موثر و جریانساز نداریم. یعنی وقتی خدمت حضرت امام رسیدم، سواد و تجربه سینمایی به معنی اخص آن را نداشتم و هنوز وارد سینمای حرفهای نشدهبودم اما به سینما علاقه داشتم و آموزشهایی هم دیدهبودم. در عین حال فیلمبردار و مستندساز دفاعمقدس بودم و اتفاقا هنوز هم یک سری از مستندات و کارهای ساخته شده من در این زمینه موجود است.
قطرهای در برابر دریا
محمدرضا شرفالدین، روحیه انقلابی را یکی از مهمترین ویژگیهای مصطفی عقاد، فیلمساز فقید و بینالمللی سوریه میداند و میگوید: درست است که عقاد در هالیوود کار و در آمریکا زندگی میکرد اما واقعا یک روحیه انقلابی داشت و به حکومت سلطهگر و استکباری و استعماری آمریکا و غرب معترض بود. ایشان در جوانی شیفته انقلاب الجزایر میشود و فیلمی مثل «عمر مختار»(شیر صحرا) را متاثر از همین علاقه و روحیه و رویکرد خودش در مبارزه با استعمار میسازد. با وجود این عقاد در جلسهای که با هم داشتیم، اشاره کرد وقتی با حضرت امام(ره) دیدار میکند، ناگهان رویکرد و همه گذشته انقلابی خود را قطرهای در مقابل دریا میبیند. او از لحظه آشنایی با حضرت امام(ره) شیفته ایشان میشود و تا آخر عمر هم ارادتمند امام باقی میماند. این سیر تکاملی در روند اندیشه انقلابی عقاد بسیار برجسته و قابل اشاره است.
تاثیرات شخصیت امام(ره) بر آثار عقاد
مصطفی عقاد فیلم «رسالت» (محمد رسولا...) را در دو نسخه عربی و هالیوودی ساخت؛ در اولی عبدا...غیث، بازیگر مصری نقش محوری حمزه سیدالشهدا را بازی میکرد و در دومی آنتونی کوئین، بازیگر سرشناس سینمای جهان بازی در این نقش را برعهده داشت. مشخصا ساخت نسخه هالیوودی، با موفقیت و محبوبیت و ماندگاری همراه بود و فارغ از فیلمی که بعدها مجید مجیدی درباره دوران کودکی حضرت محمد(ص) ساخت، هنوز تنها فیلم مهم سینمای دنیا درباره پیامبر گرامی دین مهربانی است. اگرچه این فیلم با تولید در سال ۱۹۷۶ ماجراهای صدر اسلام را روایت میکرد اما باتوجه به روحیه انقلابی و اعتقادات اسلامی عقاد، قطعا او نیمنگاهی هم به مبارزات انقلابی مردم ایران و رهبری حضرت امام(ره) داشت. «از قلبها وارد شد نه از دیوارها» را هم میشد درباره پیامبر گرامی اسلام به کار برد و هم درباره رهبر آزاده ایران که افکار پیامبر را در دوران معاصر نمایندگی میکرد. این تاثیرپذیری و خوانش سینمایی در فیلم بعدی عقاد یعنی «شیر صحرا» (عمر مختار) محصول سال ۱۹۸۰ بارز و برجستهتر بود و حالا او با تکیه بیشتر بر شخصیت فاتح و مقتدر حضرت امام(ره) و پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۸ (۱۳۵۷) قهرمان خود را به تصویر کشید.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: امام خمینی فیلمساز پیامبر گرامی سینمای ایران فیلمی درباره آنتونی کوئین حضرت امام ره جهان اسلام مصطفی عقاد برای تولید تولید فیلم بین المللی عمر مختار شیر صحرا آن زمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۹۲۵۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هالند به جای پادشاه بربرها در بازی کلش آف کلنز!
به گزارش "ورزش سه"، ارلینگ هالند، فوق ستاره منچستر سیتی در حال تبدیل شدن به یک شخصیت بازی ویدیویی در کلش آف کلنز است. این اولین بار است که یک شخص واقعی به بازی اضافه می شود و هالند در طی یک رویداد فصلی با موضوع فوتبال و به مدت یک ماه، به شخصیت پادشاه بربر تبدیل می شود. حالا مشخص می شود که منظور هالند از انتشار استوری شب گذشته و با سیبل زرد رنگ بربرها چه بوده است.
ماشین گل نروژی، 23 ساله، با این بازی موبایل نمادین شریک شده است، جایی که قرار است به اولین شخصیت قابل بازی آن تبدیل شود. هالند به «پادشاه بربر» معروف تبدیل میشود که در یک رویداد بازی فصلی با مضمون فوتبال جاودانه میشود.
گیمرهای بازی محبوب کلش آف کلنز میتوانند مهاجم نروژی را جذب کنند یا به دهکدهاش حمله کنند و آن را خراب کنند. اگر شما هم طرفدار منچستر یونایتد یا آرسنال باشید، این بهترین فرصت برای انتقام گرفتن از هالند است!
هالند بیش از 10 سال است که کلش آف کلنز بازی می کند و با شرکت سوپرسل، سازنده بازی فنلاندی که پشت این بازی محبوب موبایل قرار دارد، تماس گرفته است تا با هم همکاری کنند. سوپرسل نیز از فرصت استفاده کرد.
هالند در فصل گذشته رکورد گلزنی یک بازیکن در یک فصل از رقابت های لیگ برتر را در اولین فصل حضور خود در انگلیس شکست و در ادامه نیز با سیتی یک سه گانه تاریخی را ثبت کرد. حالا او با تبدیل شدن به اولین شخص واقعی که در کلش اف کلنز ظاهر می شود، دوباره تاریخ ساز شده است.
مهاجمی که در این دوره 32 گل به ثمر رسانده است، از طرفداران قدیمی این بازی است که بیش از دو میلیارد بار دانلود شده است. او حتی یک دهکده قابل توجه درون بازی ساخته است که منجر به این همکاری شد.
استوارت مک گیو، مدیر کل کلش آف کلنز می گوید: وقتی شنیدیم ارلینگ هالند از طرفداران بازی ما است و می خواهد با ما شریک شود، واقعاً یک سناریوی رویایی بود. هالند حدود 10 ساله بود که برای اولین بار کلش آف کلنز را کشف کرد و دهکده ای درون بازی در دنیای فانتزی ساخته است.
هالند میگوید: من مدتهاست که از طرفداران بزرگ این بازی هستم و همه چیز را در مورد آن میدانم، بنابراین ظاهر شدن به عنوان یک شخصیت درون بازی واقعاً جالب است.
فصل ویژه هالند از فردا آغاز میشود و تا 31 می ادامه خواهد داشت، و اگر هالند را در میدان نبرد شکست دهید، جوایز اضافی و جایگاهی در جدول امتیازات دریافت خواهید کرد.
در ویدیویی که شرکت سوپرسل منتشر کرده است، یک ارتش از سپاه بربرها پس از شکست در حمله به یک دهکده، ناگهان تکه روزنامه ای با تصویر هالند را پیدا می کنند که با تیتر بزرگ به او لقب بزرگترین مهاجم دنیا داده شده است.
تعدادی از شخصیت های بازی کلش آف کلنز از جمله بربر، آرچر، گابلین، والبریکر و ویزارد یا جادوگر به سراغ هالند رفته و با استفاده از قدرت جادویی ویزارد، او را از دنیای واقعی وارد دنیای فانتزی کلش آف کلنز می کنند.
در ادامه نیز هالند با روپایی زدن و شوت کردن بمبی که در دست شخصیت والبریکر است، به همراه ارتشش به سمت دهکده دشمن هجوم می برد.